با یکی از دوستان برای عکاسی تو یه روز برفی بیرون بودیم
برای موضوع خط داشتیم عکاسی میکردیم
که دیدم یه سوژه عکاسی منتظر که من برم سراغش
رفتم جلو
پیر مرد ساده ای توی مسجد جامع ایستاده بود و چشماشو بسته بود
زیر لب چیزایی میگفت من خیلی دقت کردم .ولی متوجه سخنانش نشدم
حدود 3 دقیقه همان حا
دسته بندی
پرتره