خلوت دیر راهبان را خواب می دیدم،
با آن درخت بلوط سر به فلک کشیده ی باستانی
که ریشه کرده است ریشه ای ژرف...
ناگاه متوجه آتشی شدم
و دانستم که این شعله ی همان شمع هایی است که دست راهبان است
و شعله های آتش زبانه کشید
و من فهمیدم که دیگر کار از کار گذشته...
ریشه ها در آتش سوختند
و این مرا سخت غمگ
دسته بندی
مفهومي ، مردم